کد خبر: 1321085
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
خواستگار سابق عامل گروگانگیری بود  مرد جوان پس از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه‌اش با گریم حرفه‌ای به سراغش رفت و او را ۱۲ ساعت گروگان گرفت
آرمین بینا 

جوان آنلاین: مرد جوان پس از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه‌اش با گریم حرفه‌ای به سراغش رفت و او را ۱۲ ساعت گروگان گرفت و طلا‌ها و کارت‌های بانکی‌اش را به سرقت برد. خواستگار کینه‌جو که از متهمان سابقه‌دار و به جرم سرقت منازل هم تحت تعقیب بود از سوی مأموران شناسایی و بازداشت شد. 
چند شب قبل، دختری ۲۳ ساله سراسیمه به اداره پلیس تهران مراجعه و از مرد مسافرکشی به اتهام گروگانگیری و سرقت اموالش شکایت کرد. او در توضیح ماجرا گفت: «ساعت ۷ صبح از خانه‌ام در شمال تهران خارج شدم تا به دانشگاه بروم. در حال گرفتن خودروی اینترنتی بودم که ناگهان یک پژو مقابلم ترمز کرد و مسیرم را پرسید. فکر کردم راننده مسافربر است و پس از گفتن مسیر سوار شدم، اما او پس از طی مسافتی، مسیرش را تغییر داد.»
 ۱۲ ساعت حبس 
وی افزود: «وقتی متوجه شدم به او اعتراض کردم که بهانه آورد به خاطر ترافیک مسیرش را تغییر داده، ولی باور نکردم و از او خواستم خودرویش را نگه دارد تا پیاده شوم. راننده با تهدید چاقو مرا مجبور کرد سکوت کنم و من هم از ترس جانم حرفی نزدم. دست و پایم به لرزه افتاده بود و توان هیچ حرکتی نداشتم تا اینکه راننده وارد پارکینگ ساختمانی در جنوب‌غرب تهران شد. او مرا به زور به طبقه اول ساختمان برد و در اتاقی حبس کرد و گفت اگر حرفی بزنم، جانم را می‌گیرد. دهانم را چسب زد و تمامی طلا‌ها و جواهراتم را به زور گرفت، اما این پایان ماجرا نبود. او حتی کارت‌های بانکی‌ام را همراه با رمزش گرفت و از خانه بیرون رفت که فهمیدم قصد دارد پول‌هایم را برداشت کند. هرچه التماس کردم فایده‌ای نداشت. ۱۲ ساعت مرا در خانه نگه داشت و سپس در تاریکی شب در خیابانی رها کرد و به سرعت از محل گریخت. آنقدر ترسیده بودم که متوجه آدرس آپارتمان نشدم.»
 خواستگار قبلی 
دختر جوان در پایان گفت: «من او را نشناختم، اما صدایش برایم آشنا بود. صدای او شبیه خواستگار قبلی‌ام فریبرز بود. مدتی قبل با او در فضای مجاز آشنا شدم و به هم علاقه پیدا کردیم، اما وقتی فهمیدم او به من دروغ گفته و فرد تحصیلکرده‌ای نیست، به فریبرز جواب رد دادم. الان احتمال می‌دهم که او فردی را برای انتقام از من اجیر کرده تا مرا برباید و اموالم را سرقت کند.»
 گریم حرفه‌ای فاش شد
با ثبت شکایت، تحقیقات تحت نظر بازپرس دادسرای جنایی تهران آغاز شد. مأموران با توجه به اطلاعاتی که به دست آوردند، احتمال دادند خواستگار سابق در این حادثه نقش داشته باشد. بنابراین وی را به عنوان مظنون اصلی بازداشت کردند. او ابتدا ادعا می‌کرد بی‌گناه است، اما پس از ادامه تحقیقات به گروگانگیری ۱۲ ساعته و سرقت اموال دختر جوان اعتراف کرد. 
متهم اعتراف کرد که خود را به صورت حرفه‌ای گریم کرده تا شناسایی نشود، اما تلاشش برای فرار نتیجه نداشته و بازداشت شده است. بررسی‌ها نشان داد متهم، سابقه‌دار و تخصصش سرقت منازل است. همچنین مشخص شد وی پیش‌تر به جرم سرقت سریالی منازل تحت تعقیب پلیس بوده است. 
تحقیقات از متهم برای روشن شدن جزئیات کامل این پرونده و شناسایی دیگر جرائم احتمالی وی ادامه دارد. 

 

گفت‌و‌گو با متهم

 خواستگار کینه‌ای 
مرد ۳۰ ساله که برای انتقام از دختر مورد علاقه‌اش با گریم حرفه‌ای دست به آدم‌ربایی زده بود، فکر نمی‌کرد به دام بیفتد و جرائم دیگرش نیز برملا شود. 

فریبرز سابقه داری؟ 
بله، قبلاً چندین باری به جرم سرقت منازل دستگیر و زندانی شدم، بیش از سه بار سابقه دستگیری و محکومیت بابت سرقت منزل دارم. 

چه شد که از سرقت به آدم‌ربایی رسیدی؟
دو دلیل داشتم؛ اول اینکه از دختر مورد علاقه‌ام خواستگاری کردم و او جواب رد داد. همین موضوع باعث شد کینه به دل بگیرم و به فکر انتقام بیفتم. دوم اینکه یک روز که به خانه‌ام آمد مرا با خوراندن قهوه‌ای بیهوش کرد، همه طلا‌ها و جواهرات دزدی‌ام را برداشت و رفت. اینها همه باعث شد به من ضربه بزند. 

چرا جواب رد داد؟
من با فریبا در فضای مجازی آشنا شدم. پدرش پولدار و او در خانواده‌ای مرفه بزرگ شده بود. من هم تلاش کردم خودم را بزرگ‌تر و متمول نشان دهم تا اعتمادش را جلب کنم. به همین خاطر گفتم مهندس عمران هستم و برج می‌سازم، گفتم تک‌پسرم و خانواده‌ام در امریکا هستند. من برای اینکه او را فریب بدهم و به خواسته‌ام برسم، خودرو‌های مدل بالا کرایه می‌کردم و به سراغش می‌رفتم. همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت که حقیقت فاش شد.

چطور دستت رو شد؟
دوستان و اطرافیانم که آنها هم سرقت می‌کردند، وقتی دیدند وضع مالی‌ام خوب شده و ظاهر متفاوتی پیدا کرده‌ام، حسودی کردند و رفتند سراغ فریبا و به او گفتند که خانواده‌ام در امریکا نیستند و پدرم فوت کرده و مادر پیرم هم در شهرستان زندگی می‌کند و من هم سارق حرفه‌ای هستم. آنها از سیر تا پیاز زندگی‌ام را برایش تعریف کردند. وقتی او فهمید سابقه‌دارم، رابطه‌اش را با من قطع کرد. هر چقدر تلاش کردم ارتباطش را با من قطع نکند، نتیجه‌ای نداشت و آخرین بار هم که به دیدنم آمد مرا بیهوش و اموالم را سرقت کرد. وقتی فهمیدم او با این کارش از من انتقام گرفته، من هم به فکر انتقام افتادم. 

پس تصمیم گرفتی انتقام بگیری؛ نقشه ات چه بود؟
گفتم اگر او مرا رها کرده، من او را رها نمی‌کنم؛ بنابراین خودم را گریم کردم تا شناسایی نشوم، به دنبال فرصت بودم که او را بربایم و اموالش را سرقت و حساب‌هایش را خالی کنم. خبر داشتم که هر روز به دانشگاه می‌رود. او را به عنوان مسافر سوار خودرویم کردم و به خانه‌ای که برای چند ساعت اجاره کرده بودم، بردم و نقشه‌ام را عملی کردم. 

فکر می‌کردی شناسایی شوی؟ 
نه. فکر می‌کردم با گریم و نقشه می‌توانم کارم را انجام دهم، اما دستگیر شدم. الان هم اعتراف کرده‌ام و می‌دانم کارم اشتباه بود. 

حرف آخر؟ 
باید چند سالی پشت میله‌های زندان بمانم و چاره‌ای نیست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار